سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دنیا خانه‏اى است که از آن بگذرند ، نه جایى که در آن به سر برند ، و مردم در آن دو گونه‏اند : یکى آن که خود را فروخت و خویش را به تباهى انداخت ، و دیگرى که خود را خرید و آزاد ساخت . [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 103 آذر 2

به فلک می‌رسد از خاک زمین بوی بهشت
پیش یارم که بود روشنی روی بهشت
خلق عالم همه با دوستی و هم عهدی
دانه مرغ دل از خاک در سامره بین
نور آن نائره در دامن هر دایره بین
نغمه و زمزمه مرغ سحر می‌شنود
در دل اهل ولا خانه گرفتی نرگس
دل ز هر عاقل و دیوانه گرفتی نرگس
دیده روشن به رخ مهدی اثنی عشرت
این پسر آینه روی خدا می‌باشد
این پسر سید جمع سعدا می‌باشد
این همان است که دلها همه دیوانه اوست
افق نسل علی را قمری پیدا شد
پدر پیر خرد را پسری پیدا شد
هر که خواهد رخ تابنده احمد بیند
ای صفابخش و شفابخش دل و جان همه
همه پروانه و تو شمع فروزان همه
چه شود عقده زدلها بگشایی ای دوست
طعنه از دشمنت ای دوست شنیدن تاکی
پیش رو بودن و روی تو ندیدن تاکی
ما که نادیده تو را طالب دیدار شدیم
گوش یاران تو را طعنه اغیار بس است
قفس تنگ بر این مرغ گرفتار بس است
گلی از گلشن حسن تو نچینیم چرا
ما که پروانه صفت گرد غمت سوخته‌ایم
قصه عشق را از ازل آموخته‌ایم
پرتو حسن تو تا شام ابد در دل ماست

گشته عالم همه جا گلشن مینوی بهشت
عرق شرم چکد از رخ  دلجوی بهشت
گشته ورد لبشان زمزمه یامهدی
سینه‌اش را ز تجلای خدا نائره بین
وجد آن پاک زن پاک دل طاهره بین
بانگ تسبیح ز لبهای پسر می‌شنود
خانه محفل جانانه گرفتی نرگس
کز یم فاطمه دردانه گرفتی نرگس
جان به قربان تو ماه جمال پسرت
این پسر مشعل انوار هدی‌ می‌باشد
این پسر طالب خون شهدا‌ می‌باشد
این همان است که جانها همه پروانه اوست
خلق را رهبر صاحب نظری پیدا شد
بلکه بر ملت قرآن پدری پیدا شد
چره منتقم آل محمد ( ع )‌ بینید
ای طبیب همه ای داروی درمان همه
همه جان باخته عشق تو جانان همه
از پس پرده غیبت بدرآیی ای دوست
به بدن پیرهن صبر دریدن تاکی
باز هجران تو بر دوش کشیدن تاکی
به کمند سر زلف تو گرفتار شدیم
عاشق زار تو را اینهمه آزار بس است
پیش رو بودن و نادیدن رخسار بس است
ما بمیریم و جمال تو نبینیم چرا
آتش عشق تو در سینه برافروخته‌ایم
کز ولادت به رخت دیده دل دوخته‌ایم
هر طرف روی کنی جای تو در محف ماست


 نوشته شده توسط سیدمهدی در دوشنبه 86/6/5 و ساعت 1:1 صبح | نظرات دیگران()

 

 

به بهانه چهارم شعبان ، میلاد با سعادت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس

سردار کربلا

اعصار و قرون و روزها و ایام چون خاطره ای زودگذر بر اقوام و ملل و انسانها به فراموشی سپرده می شود ولی نام قمر بنی

هاشم ابالفضل العباس همچنان بر فراز تاریخ و اعصار می درخشند
.

ماه بنی هاشم ، دریای ناپیدا کرانه ای است که همه معیارهای انسانی را در خود تجلی دارد و به عنوان بزرگترین سرمشق

آزادی خواهان و مصلحان عدالت طلب جهان ماندگار شد
.

وصف حقیقت عباس و شرح قهرمانی او برای هر اهل قلمی بسان افسانه ای است که پایان آن ناپیدا است و

تنها شاید از کلام امام حسین
(ع) خطاب به ابالفضل العباس بتوان گوشه ای از عظمت او را شنید که فرمودند :

بنفسی انت یا

اخی
......

تنها عباس است که نه تنها راه شریعه فرات را ، بلکه دژهای باطل را گشودو مشعلی فروزان از حقیقت در راه انسانهای آزاده

روشن نمود
.

اباالفضل وارث فضائل ، کمالات و عظمتهای پدر بزرگوارش امیر المومنین (علیه السلام) و پرورش یافته مکتب حسینی و

شاگرد ممتاز خاندان رسول خداست
.

انسان کاملی که بعد از سالار شهیدان ، در دانش و بینش از همه پیشتر ، در اطاعت و عبودیت از همه پرشورتر و در دلاوری

و شجاعت از همه پیشتازتر بود
.

عباس مصداق صفا و وفا بود و ماه تابان بنی هاشم در چهره و باطن و زیبای خوش اندام عالم وجود بود ، نه به خاطر درشتی

و سیاهی دیدگان ، که برای تیزبینی و بینش نافذش و خلاصه اینکه او
سردار کربلا است و سرباز فداکاری که دفاع از حریم

امامت را با بذل جان عملی ساخت
.

واژه ها از ترسیم صفا، وفا،عظمت و اخلاص و دیگر فضائل او ناتوانند ولی باید گفت

آب دریا را اگر نتوان چشید هم به قدر تشنگی باید چشید

 ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط سیدمهدی در شنبه 86/5/27 و ساعت 3:12 عصر | نظرات دیگران()

                                حجاب و ترک خودآرایی در انظار عمومی

  یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهنّ‌ ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما؛

ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای این که شناخته

شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.

 بی‌گمان یکی از ارمغان های تمدن غرب، بیماری برهنگی است. تبلیغ برای جهانی شدن فرهنگ برهنگی، که خود زاییده برهنگی فرهنگی

است، از جلوه های رفتاری غرب دنیازده است. زنان گریزان از حجاب، از آن جا که هیچ پناهگاه خصوصی و امنی ندارند که به دور از نظر اغیار و

شهوت پرستان در آن بیاسایند، دیوانه وار در پی رهایی از این وضعیت غیر قابل تحمل اند. اسلام عزیز با تأکید بر حجاب و پرده نشینی زنان،

باعث تعالی هر چه بیشتر زنان و استحکام بنیان خانواده در جامعه شده و از مردان خواسته است که حوزه خصوصی زنان را به رسمیت

شناخته و بدان تعرض نکنند.

سکون و آرامش روحی زن با رعایت حجاب و آسایش اعضای خانواده به تبع آن از ثمرات فردی و اجتماعی حجاب است.**ادامه مطلب...**

 


 نوشته شده توسط سیدمهدی در شنبه 86/5/20 و ساعت 3:42 عصر | نظرات دیگران()

      بسم الله الرحمن الرحیم


آخرین دیدار

آخرین دیدار            17/4/1386

سخت است سخت، باور اینکه سپیده رفت              یا آن کبوتر ز قفسها رهیده رفت
     آن مرد که به گستره چهره نور داشت                      در سینه اشتیاقِ زمانِ ظهور داشت
      مردی که بود عاشق اهدایِ جانِ خود                      مردی که داشت عطر امامِ زمان خود
صد کیسه مهر داشت، شب و روز، شانه‌اش            سرمشق بود زندگی زاهدانه‌اش
حیرت‌زده مباش چرا لب گزیده‌ایم                           ما داغ یک معلّم اخلاق دیده‌ایم!
آری معلمی که شکوه قصیده داشت                      اما دل از تعلّق دنیا بریده داشت
هرگز نمی‌رود ز دلِ داغدارِ ما                                 یادِ حضورِ ساده او بین کوچه‌ها
آه ای امام جمعه شهر قیام‌ها                              از ما درودها به تو، از ما سلام‌ها
ای از طلوع نهضتِ خونبار، با امام                          دلتنگ لحظه لحظه دیدار با امام

     
    انالله و انا الیه راجعون

رحلت فقیه مجاهد و پارسا حضرت آیت الله آقای حاج میرزا علی مشکینی اعلی اله مقامه موجب تأسف و تأثر شدید اینجانب گردید. این روحانی عالیقدر از جمله ی شخصیت های نادری بود که در سراسر عمر با برکت و در مراحل گوناگون زندگی نورانی خویش منشأ برکات فراوان برای حوزه ی علمیه و مردم مؤمن و اسوه ی اخلاقی و عملی برای شاگردان و ارادتمندان خود بود.

در دوران طاغوت جزو پیشگامان نهضت اسلامی و در دوران جمهوری اسلامی در شمار مجاهدان واقعی و معلم اخلاص و پرهیزگاری و پارسائی محسوب می گشت. رفتار و عمل او بیش از بیان شیرین و رسایش، دعوت کننده ی به ایمان و پارسائی و حق طلبی و حقگوئی بود. جایگاه رفیع او در نظام جمهوری اسلامی و ریاست مجلس خبرگان رهبری از آغاز تشکیل این مجلس که نشانه ی حرمت و مکانت او در چشم نخبگان و علمای بزرگ و اساتید مبرّز روحانی کشور است، هرگز نتوانست در تواضع و فروتنی او یا در زندگی زاهدانه و دامن پاک او کمترین خدشه ئی وارد آورد. او جامع علم و عمل، و جهاد و زُهد، و تشخیص و سلوک صائب و مستقیم و بدون انحراف بود. فقدان این عالم ربانی و این روحانی جلیل القدر، ضایعه ئی بزرگ است. از خداوند متعال علوّ درجات و مغفرت و رحمت واسعه اش را برای روح مطهر ایشان مسألت می کنم و به ملت ایران و حوزه های علمیه و مراجع عظام و علمای اعلام بویژه به خاندان مکرم و بازماندگان محترم و همه ی ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت عرض میکنم.                                                   والسلام علیه و رحمه اله و برکاته  سیدعلی خامنه ای


 نوشته شده توسط سیدمهدی در چهارشنبه 86/5/10 و ساعت 10:19 صبح | نظرات دیگران()




 

    (دوستانی که دهنشون بوی  میده نخوننا !! ) بچه ها میگن ول کن بابا !      دردسره  ولی ..... 

  ازدواج یک مسئولیت بزرگ الهی

و انسانی است. ما در برابر نعمت‌های خداوند مسئولیم؛ همچنین در برابر نسل‌های آینده و اجتماع خود. دربرابر فرزندانی که

بعداً می‌خواهیم به جامعه انسانی تحویل دهیم نیز مسئولیت داریم. بنا براین،باید به شدت مراقب بود که چه کسی را به عنوان

شریک زندگی انتخاب کنیم و هرگزنباید تنهادر اندیشه لذت‌های شخصی خودبوده وصرفاً به دنبال ارضای آنها باشیم.                                                      

«مرحوم کاشف الغطاء ملقب به شیخ کبیر درسال 1154در نجف به دنیاآمد. وی معاصر فتحعلی
 شاه قاجار بود. مهم ترین اثر

وی کشف الغطاء عن خفیات مبهمات الشریعه الغراء است که به طور اختصار کشف الغطاء خوانده می شود و لقب کاشف

الغطاء نیز از نام همین کتاب گرفته شده است. یکی از مراجع بزرگ تقلید است، ... این مرجع بزرگ یک روز پس از پایان درس

فرمودند: من دختری دارم که وقت ازدواجش فرارسیده است، چنانچه یک فرد متدین و اخلاقی باشد، من او را به دامادی قبول

می‌کنم و دخترم را به همسری او در می‌آورم!!.            ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط سیدمهدی در جمعه 86/5/5 و ساعت 3:13 صبح | نظرات دیگران()

مقدمه

از نشانه‌های او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،

و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند
.

انسان موجودی اجتماعی است که همواره طبیعت او از تنهایی و انزوا گریزان بوده و میل به

دیگران در اعماق وجودش فوران می کند. حتی مکاتبی که انسان را به رهبانیت و تجرد توصیه

می کنند، منکر کشش طبیعی انسان به ازدواج نبوده و مخالفت با طبیعتِ نفس را عامل ترقی

و کمال معنوی می دانند. گرایش به جنس مخالف و ازدواج، اوج مدنی بودن انسان را رسانده و

کانون گرم خانواده در اثر این عمل مقدس تعریف‌پذیر می گردد. مکاتب الهی از اولین مشوقان

انسان به ازدواج بوده و اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی، بیشترین تأکید را در

خلال آیات کریمه قرآن و روایات معصومین علیهم السلام بر ازدواج داشته و سنت نبی مکرم

اسلام صلی الله علیه و آله نیز بر همین اساس استوار گردیده است.

بدون تردید ازدواج نقش تربیتی فوق‌‌العاده‌ای برای همه انسان ها، چه دختران و چه پسران،

 دارد. ازدواج نخستین گام برای رهایی از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی، و

نخستین میدان واقعی برای تجربه دیگردوستی است. هر یک از زن و مرد تا پیش از ازدواج تنها

 در اندیشه خود و نیازها و خواسته‌های مادی و معنوی خود‌شان بودند؛ اما با ازدواج نیازها و

خواسته‌های آنان رنگ دیگردوستی به خود می‌گیرد. افزون بر این، تجربه نشان داده‌ است که

 افرادِ پاکی که به منظور تهذیب نفس، تا آخر عمر از ازدواج خودداری کرده‌اند، به رغم

پیشرفت‌های چشم‌گیر علمی و معنویی، نه تنها در اواخر عمر از این رفتار خود پشیمان

شده‌اند؛ بلکه خامی‌‌ها و ناپختگی‌هایی در رفتارهای آنان بوده است. این امر نشان ‌می‌دهد که

 بخشی از شخصیت انسان تنها در سایه ازدواج شکل می‌گیرد.


 نوشته شده توسط سیدمهدی در دوشنبه 86/5/1 و ساعت 1:48 صبح | نظرات دیگران()

            بسم الله الحمن الرحیم

درمدینه شخصی از همسرش خواست تا به دیدن دختر  رسول خدا (ص) برود واز ایشان بپرسدآیا من از شیعیان  شما هستم یا نه ؟؟   در پاسخ  فاطمه زهرا (س) فرمودند : به همسرت بگو اگر به آنچه ما دستور داده ایم وآنچه شما را نهی کرده ایم عمل و پرهیز میکنید آری از شیعیان مایید والانه !

 

    روزها فکر من اینست وهمه شب سخنم                   که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ؟

 ا ز کجا آ مده ام آ مدنم بهر چه  بود ؟                          به کجا می روم آخر ننمایی  وطنم

    مانده ام سخت عجب کزچه سبب ساخت مرا             یاچه بودست مراد وی از این ساختنم؟

   تابه تحقیق مرا منزل وره ننمایی                               یکدم آرام نگیرم نفسی دم  نزنم 


تابحال این آیه را شنیدید که :           ولقدخلقنا الانسان فی احسن تقویم

سوال اساسی هرانسان اینست که رمز آفرینش من انسان چه بوده است؟؟؟

خیلی از عرفا پس از طی مراحل سلوک و ...تنها راه شناخت کامل ابعاد وجودی انسان رافقط از

راه زبان خالق انسان دانسته اند!                 لذا لغت انسان در قرآن کریم 65 بار آمده است!

شما چه اعتقادی دارید؟؟                               

                                                  ادامه

 


 نوشته شده توسط سیدمهدی در شنبه 86/4/2 و ساعت 1:10 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

باید عشق
سیدمهدی
باید عاشق بود ؟ ............ عشق یعنی عشق یعنی انتظار در فراق تک سواری بی قرار عشق یعنی واهمه بی واهمه خادم المهدی شدن بی خاتمه

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 18
مجموع بازدیدها: 40237
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو
موسیقی وبلاگ من